فروش انواع محصولات نقره و سنگ های قیمه و نیمه قیمتی

ارائه روش های تشخیص سنگ اصل از تقلبی

فروش انواع محصولات نقره و سنگ های قیمه و نیمه قیمتی

ارائه روش های تشخیص سنگ اصل از تقلبی

اندرباب فال حافظ اصلی و فال حافظ با تقسیر و با معنی


متنی درباب فال حافظ با معنی
“آنکس که بداند و بداند که بداند + اسب شرف از گنبد گردون بجهاند ”
“و آنکس که نداند و نداند که نداند - لطفا - بیدارش نمائید که بس خفته نماند”
با عرض معذرت از روح شاد شاعر گرامی، یادآور میشوم که این قطعه مرکب از چهار بیت است. دو بیت میانی را - به آن صورت که هست - مناسب این مقال ندانستم. و نیز جایز نمیدانم که در این عصر دانش و بیداری، نادان را رها کنیم تا ” در جهل مرکب ابدالدهر بماند”. همه با هم بکوشیم تا نادانی را از جوامع انسانی ریشه کن کنیم. امروز دیگر ندانستن، پدیده ای بیرون از شوون انسانیت است؛ خطاست؛ خیانت به دانش و بی اعتنایی و اهانت به دانشمندان است.
“و گر بینی که نابینا و چاه است + اگر خاموش بنشینی،گناه است”

یک روز با تاکید بسیار و قدری تند و نامناسب، از کسی پرسیدم: بالاخره فهمیدی چی گفتم ؟!! خیلی آرام و موقر - خلاف رفتار من - جواب داد: بله فهمیدم. فهمیدم که هرچه من نمی فهمم، تو بیش از من نمیفهمی!! یاد تکیه کلام یکی از هنرپیشگان سریالهای تلویزیون افتادم که هر وقت میخواست فرمان خود را به کسی تلقین و تاکید یا خودخواهانه بر او تحمیل کند، با دو دست و انگشتان اشاره ی خود، به زمین اشاره میکرد و با تندخویی و خشونت بسیار، می پرسید: افتاد؟!! ( این نقش آن هنرپیشه ی محترم در یکی از مجموعه های جذاب تلویزیون بود). ناگهان با شنیدن پاسخ مخاطب خود، در روح و نفس خویش تکانی خوردم و فهمیدم که بالاخره، سکه ی من هم در قلک جانم،افتاد!
متنی درباب فال حافظ با معنی
بسیاری از ما انسانها چنانیم که هرچه دیگران نمیفهمند، ما خیلی بیش از آنها نمیفهمیم. بر سر موضو عی یا موضو عاتی که هیچکدام از ما نمیفهمیم - و فقط عادتا بر آنها متمرکز یا متحجر شده ایم - مدتها مباحثه و مجادله میکنیم و نمیدانیم که بتصدیق عقل و منطق، غفلتا سرگرم ( هیاهوی بسیار برای هیچ )هستیم.
متنی درباب فال حافظ با معنی و فال حافظ اصل با تفسیر
“جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه + چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند”
کاش میدانستیم که چقدر نمیدانیم!! از نادانی بسیار است که خود را داناترین بدانیم.دانشهای جهان و آنچه ما نمیدانیم آنقدر زیادند که اگر بخواهیم اندکی از آنها را بدانیم، چند صد برابر عمر طبیعی ما، برای فراگیری آنها، کافی نیست. مباحثات و گفتگوها اگر با حکمیت عقل و منطق صورت گیرند، هرگز منتهی به جدل و جدال نخواهند شد.
“خانه از پای بست ویران است + خواجه در بند نقش ایوان است”
متنی درباب فال حافظ با معنی
در مباحثات معمولا مستنداتی معرفی میشوند که ممکن است احیانا از جهاتی مبنای عقلی هم داشته باشند اما کافی نیست. واجب است که مستند، از جمیع جهات معتبر، معقول و منطقی باشد. تایید علم و عقل شرط لازم و کافی برای هر نوع مباحثه و گفتگوست. باید یاد بگیریم که هرچه میگوئیم، میشنویم و میخوانیم - اگر جنبه ی تفریحی، تفننی و تخیلی ندارند - حتما موید به تایید عقل، علم و منطق باشند. کنجکاو باشیم و تا صحت و سقم قضایا را ندانیم، نقل قول نکنیم.
متنی درباب فال حافظ با تفسیر
امروز اساتید بزرگ و دانشمندان جهان، برای جلب تاییدات عقل، به علوم و آزمایشگاههای علمی متوسل میشوند. تدریس و فرمولهای خود را مستند به نتایج علمی آزمایشگاهها میکنند. به پرسشها _ که البته هرکس حق پرسیدن دارد _ پاسخهای علمی و منطقی میگویند و از نقل خبر و گزارش غیر علمی - که احتمال صدق و کذب در آن بسیار است - پرهیز میکنند.
در تلویزیون از پروفسور سمیعی جراح بزرگ مغز و اعصاب - ایرانی مشهور ایران و جهان - شنیدم که: مغز آدمی از میلیونها سلول زنده، درست شده است که هر یک در هر لحظه، دست کم با صد هزار سلول دیگر در ارتباطند . هر چند گاه یکبار تجدید میشوند. سلولهای زنده میمیرند و سلولهای تازه جای آنها را میگیرند. من برای خودم و همه ی آنان که میخواهند بدانند، میپرسم: هنگامی که سلولهای پیشین حافظه میمیرند، چگونه خاطرات چندین سال پیش شخص - مثلا من - را در سلولهای جدید، باقی میگذارند؟عقل،علم و منطق در این مورد چه پاسخی دارند ؟
من از هشتاد و چند سال پیش خاطره ای دارم که هنوز هر چند گاه یکبار، با تمام جزئیات بنظرم می آید و آنرا دقیقا مرور میکنم. خاطره ی مرگ پدرم. در شهر ما هرکه میمرد، هنگامیکه تابوت حاوی جنازه ی او را از خانه بیرون میبردند، در کوچه آنرا بالا برسر دست نگاهمیداشتند. یک نفر - متصدی حمل اموات - چاووشی میکرد و از زبان مرده با صدای بلند میخواند “همه همسایگان خدا حافظ”. سپس چند دقیقه آنرا بر زمین میگذاردند، کسی در آنجا با آفتابه لگن ایستاده بود تا بازماندگان در کنار تابوت، دستهای خود را بشویند. این مراسم بمعنای قطع امید کردن همگان و دست شستن از جان مرده ی حاضر بود.
متنی درباب فال حافظ اصلی
سه یا چهارساله بودم که پدرم مرد.آن خاطره هرگز از ذهنم محو نمیشود که چگونه در کنار جنازه ی پدر، دستهای خود را میشستم و مورد ترحم حاضران قرار میگرفتم. دست محبت بر سر و رویم میکشیدند و احیانا با بوسیدن من، قطرات اشک خود را بر صورتم می افشاندند. از آنجا که نمیخواستم پدرم را از من و خانه دور کنند، بشدت از چند نفر که تهلیل کنان تابوت را بلند کردند و بردند، متنفر شدم. یکی از آنها را -که برادر عطار معروف محله مان و تا سالها بعد زنده بود - هر وقت میدیدم، نسبت به او احساس تنفر و کینه داشتم.
متنی درباب فال حافظ با معنی با تفسیر
ببخشید نمیخواهم برایتان خاطرات کودکی خود را نوحه بخوانم. میخواهم آنچه مینویسم،نقل خبر و محتمل صدق و کذب نباشد. میخواهم نشان دهم که این خاطره ی چندین ساله - با جزئیات آن - هنوز نمرده،همچنان شفاف و روشن در حافظه ی من جولان میکند در حالیکه سلولهای حافظه، تا کنون چندین بار مرده و تجدید شده اند.
متنی درباب فال حافظ با معنی
من خود این حقیقت را از سالها پیش درک میکردم که اگر میلیاردها سلول بدن انسان یا حیوان زنده،تجدید نشوند، جسم او ظرف چند ساعت تبدیل به لاشه ی گندیده و متلاشی میشود. این انتقال و نگهداری خاطرات از سلولهای فانی حافظه به سلولهای باقی، چگونه صورت میگیرد و عامل این فعل و انفعالات چیست ؟!
متنی درباب فال حافظ با معنی خواندیم فراموش نکنیم که من از دانشمندان میپرسم و گر نه، کسان بسیار هستند که زود میگویند: خوب دیگر؛ این یک امر طبیعی است و بی تردید این سوال خیلی بزرگ پیش می آید که چون هر پدیده و هر چیز طبیعی، مولود و مصنو ع طبیعت است، ذات خود چه چیز می باشد؟